محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر بر تمامی عزاداران حضرتش تسلیت باد
1399/05/31 تعداد بازدید: 353
print
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر بر تمامی عزاداران حضرتش تسلیت باد

این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است

هم اکنون در طلیعه ی ماه محرم، ماه غلبه ی خون بر شمشیر و روشنایی بر ظلمات و تاریکی ها و حق بر باطل قرار داریم. ماهی که نام آن آشنای دیرین آزادگان و سرافرازان ظلم ستیز اعصار و قرون است. ماهی که در همیشه تاریخ حسینی آن الهام بخش شور و شعور و حماسه و غرور و آینه ی مرور تاریخ پر نشیب و فراز جبهه ی ظلمت و نور بوده است. ماهی که گل واژه های شرافت، صداقت، شجاعت، مهرورزی، فداکاری، ایثار، تسلیم، رضا، تفویض و توکّل، خون و شهادت، لب تشنگی در لب دریا و سرود جاودانی هیهات منّا الذلّة، المنیة ولاالدنیة، و لاأفرّ فرار العبید، و غربت و مظلومیت و صبر واستقامت و نماز در باران تیر و سجده در دریای خون و میهمانی در کنج تنور و تلاوت قرآن از فراز نیزه ها؛ همچون ستارگان در آسمان عزت و شکوه و عظمت آن نورافشانی می کند.

آری سلام بر محرم، سلام بر عاشورا، سلام بر رهبر همیشگی آزادگان تاریخ، سلام بر حسین بن علی سیدالشهدا(ع) سلام بر برادر یگانه اش پرچمدار بدون دست کربلا، سلام بر علی اکبر اسوه ی جوانان، سلام بر حبیب افتخار سالخوردگان، سلام بر زهیر الگوی مستبصران، سلام بر مسلم بن عوسجه و سیمای عابدانه اش، سلام بر عابس و قلب اسطوره ای اش، سلام بر زینب که زبان ها و قلم ها در مقابل عظمتش لال و شکسته اند. سلام بر گودال قتلگاه، سلام بر تل زینبیّه، سلام بر علقمه، سلام بر نواهای جانسوز العطش، سلام بر تربت کربلا که سورمه ی چشم ملائک شد، سلام بر پیکرهای افتاده ای که خلعت قیام و اقامه را بر پیکر نماز افکندند، سلام بر نواهای خاموشی که صدای قرآن را در جهان بلند کرد، سلام بر جان های قدسی ای که مطاف ملکوتیان است.

محرم چیست؟ عاشورا کدام است؟ عاشورا و محرم؛ عمیق ترین فاصله ی بین حق و باطل و محرم همان جنگ تن به تن صراط مستقیم حق و انسانیت و هدایت در راه یافتگی و کوره راه گمراهی و ضلالت و شقاوت و بدبختی در مقطع کوتاهی از تاریخ بشری؛ یعنی در روز عاشوراست. عاشورا بزرگ ترین صف آرایی تاریخی شرف و رذالت و مردی و نامردی است و این جنگ گرچه از نظر ظاهر بینان در یک روز یا نصف روز پایان گرفت، ولی در واقع این همان مصاف همیشگی حق و باطل است که از ظلم قابیل و مظلومیت هابیل شروع شد و در نهایت روزی به دست نهمین فرزند سالار عاشورا در نقطه ی نامعلومی از آینده ی بشریت بر آن نقطه ی پایان نهاده خواهد شد. فرق عاشورا با این مصاف همیشگی در اوج و حضیض دو جبهه است. در عاشورا حق و حقیقت به آشکارترین صورت و زیباترین رخ و مظلوم ترین چهره و با صلابت ترین شکل ظاهر شد و قهرمانانه ترین پیروزی خود را به ثبت رساند. و جبهه باطل با زشت ترین صورت و ظالمانه ترین سیرت و ددمنشانه ترین خو و سفاکانه ترین شکل ممکن در صحنه حاضر و داغ ننگ سنگین ترین شکست تاریخی خود را تحمل کرد و برای همیشه در وجدان انسانیت محکوم و مطرود و منفور گردید.

و بهمن میوه و ثمره ای از شجره ی طیبه عاشوراست. اگر بهمن را فرزند محرم و انقلاب اسلامی را جلوه ای از عاشورا بدانیم و بنامیم، سخنی به گزاف نگفته ایم؛ همان گونه که روح خدا حقیقتاً فرزند و سلاله ی پاک جسمی و معنوی سالار و سرور عاشوراییان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) است. در روزگاری که سایه ی شوم استبداد و استعمار از یک سو و غفلت و افسردگی از سوی دیگر جامعه ی جهانی و ملت مسلمان ایران را در چنبره ی خود قرار داده بود، بر اثر لطف صاحب این مملکت و دعای پاک صالحان، فریاد رسا و پر صلابت فرزندی از فرزندان کربلا و محرم و عاشورا چون نسیمی روح بخش بر کالبد ملت مسلمان ایران ورزیدن گرفت که حقیقتاً این نفحه ی قدسی آیه ی (ثمّ أنشأناه خلقاً آخر...) را در مورد این ملت شریف تفسیر کرد و در بیست و دومین روز این ماه، کشتی انقلاب اسلامی در مقابل انکار و اعجاب همه ی جهانیان و همه ی قدرت های شیطانی غربی و شرقی با کم ترین هزینه های انسانی و اجتماعی و اقتصادی در ساحل پیروزی لنگر افکند. و یکی از نتایج سحر قیام عاشورا را در چشم دوست و دشمن به نمایش گذاشت و منتظران منتظَر را فریاد باش تا صبح دولتش بدمد سر داد. در فضایل و مناقب انقلاب سخن بسیار گفته شده، در سرعت باور نکردنی پیروزی آن؛ در طلسم شکنی و هم زمان بر همه ی قدرت های باطل نه گفتنش، در تحول بزرگ قلب ها، در تبدیل یأس ها به امیدها و ترس ها به دلیری ها، در رویش خودباوری ها بر خاکستر خود ناباوری ها، در افشای فرصت طلبی ها و فرصت طلب ها، در فرهنگ شهادت و شهادت طلبی ها، در یک شبه شدن راه صد ساله برای آن ها که اهل این معنا بودند، در به بازی گرفته شدن مرگ توسط شاهدان شهید، در تغییر ارزش ها، در فهم سیاسی منحصر به فرد ملت، حضور در صحنه ها و در همه ی این ها و ده ها نمونه از این دست سخن بسیار گفته شده است. آنچه در این مقال بدان توجّه می شود؛ حفظ ارزش های انقلاب است، گم نشدن معیارها و ملاک ها در بازار شلوغ مکاره اقتصاد و سیاست احزاب و گروه ها و حتی جلب رضایت مردم به خاطر آرای آن ها و نه به خاطر خداوند است. این مایه ی تأسف است که عده ای از ما از دادن شعارهای انقلاب با صدای بلند خجالت بکشیم و عده ای از ما تنها به تکرار شعارهای انقلاب بسنده کنند. یک نگاه کوتاه به پشت سر خود و دقت در حال و هوای اوان پیروزی انقلاب و آنچه انقلابیون در آن زمان می اندیشیدند و می نوشتند و بر زبان جاری می کردند و آنچه الآن در آن هستیم، در هر مقوله ای می تواند راه گشای ما در انتخاب بهترین راه و روش تا رسیدن به سرمنزل مقصود باشد و چنین باد!